محمد مامانمحمد مامان، تا این لحظه: 8 سال و 5 ماه و 30 روز سن داره

هدیه خدا، پسرکی از بهشت

روزهای باقیمانده

1394/7/11 12:48
نویسنده : مامان الهام
178 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر 32 هفته ای من

227 روز از کنار هم بودنمون داره میگذره و من دارم به روزهای رسیدن به تو نزدیک میشم

دیگه سختی راه داره خودشو به من نشون میده و من با لذت این سختی ها رو تحمل میکنم

دیروز که عمه ات داشت از سخت خوابیدن و جابه جا شدنش در طول شب میگفت من بهش گفتم ولی من اینجوری نیستم و تا صبح راحت میخوابم

اون شب خونه بابایی حسین پدرم درومد و همه حرفای عمه ات رو تجربه کردم

البته تقصیر تو نبود   خوابیدن به یه سمت پاهای ادم رو سر میکنه و در د میاره

ساعت 5.5 صبح بود که دیگه بلند شدم نشستم و سرم رو گذاشتم رو پشتی تا نشسته بخوابم

اما اشکال نداره .. تو باشی ... سالم باشی ... بابات باشه .. همه این روزها میگذره

 

این روزا دل مامانت رو حسابی تکون میدی و قشنگ جا به جا میکنی

قربون حرکاتت برم...  هر روز برام شیرین تر از قبل میشی

دیروز عید غدیر بود و عیدیها همه به نفع تو ذخیره و بایگانی میشن ... عیدی های بابات رو هم ازش گرفتم که تو پاکت تو بذارمچشمک

ایشالا امشب و فردا شب وسایلت رو جمع میکنم و کنار میذارم که هم اتاقت خلوت تر بشه و هم اینکه اماده باشم برای ورودت

 

 

پسندها (4)

نظرات (3)

پریسا
11 مهر 94 15:50
سلام الهام خانم وبلاگ فوق العاده زیبایی دارید. ممنون میشم اگه مطلب من رو توی این سایت لایک کنید..... شاید به درد تون بخوره.... توی اون 8راه بازی باکودک در سنین مختلف روآموزش دادم.... http://www.niniaxs.ir/index.php/batajrobeh2/9534-8
کیان
14 مهر 94 11:52
خاله جون تا میتونی استراحت کن نی نی که بیاد دیگه از استراحت خبری نیست
مامان الهام
پاسخ
به قول مامانا اون موقع فکر کنم که ارزو کنم برگرده سرجاش
مامان سحر
16 مهر 94 13:03
سلام الهام جون ...انشالله به سلامتی بدنیا میاد محمد جون از خوابیدن تو تو دوران بارداری نگو که ...واقعا سخته من که میخواستم پهلو عوض کنم باید مینشستم بعد یا اینکه نمیتونستم بلند بشمواقعا چه دورانی بود
مامان الهام
پاسخ
منم بلند میشم و میشینم و پهلو عوض میکنم هر بار هم شوهری رو بیدار میکنم